09 August 2008

رکوئیم برای دوستم

05 August 2008

ازماست که برماست

آخرین گزارش سایت بی بی سی از پروژه ی حفاظت نسل یوزپلنگ ایرانی بسیار شگفت انگیز است. این گزارش با نام "ایران و آمریکا؛ تلاش مشترک برای نجات یوزپلنگ ایرانی" که امروز در سایت بی بی سی منتشرشده است، حاکی از تلاش بی وقفه محققان خارجی و دولت ایران برای نجات یوزپلنگ ایرانی است! قسمت شگفت انگیز این گزارش تاکید بر نقش موثر دولت و در راس آن سازمان حفاظت محیط زیست در این پروژه است. البته نمی توان منکر شد که بدون همکاری سازمان حفاظت محیط زیست انجام چنین پروژه ای ممکن نبود اما هیچ کلمه ای در این گزارش درباره ی نقش غیرقابل انکار سازمان های غیر دولتی مانند انجمن یوزپلنگ ایرانی به چشم نمی خورد. کسانی که با پروژه ی نجات نسل یوزپلنگ ایرانی آشنا هستند به خوبی می دانند که اعضای انجمن یوزپلنگ ایرانی چه تلاش هایی برای پیشبرد این پروژه انجام داده اند. این انجمن یکی از معدود NGOهای زیست محیطی ایران است که همچنان به فعالیت موثر خودادامه می دهد و برخلاف برخی از انجمن های زیست محیطی در استفاده از پشتیبانی های مالی بین المللی و همکاری با سازمان محیط زیست و سایر ارگان های دولتی و غیر دولتی کار را به بیراه نکشانده و تقریباً می توان گفت که با موفقیت کامل به هدف خود دست یافته است. برخی از اعضای این انجمن تمام زندگی خودرا بدون چشم داشت های مادی وقف پروژه ی نجات نسل یوزپلنگ ایرانی کرده اند و این انجمن به علت فعالیت های گسترده ی خود در آموزش مردم محلی بخصوص مردم بافق بارها توسط تشکل های داخلی و خارجی مورد تقدیر قرار گرفته است. اما نکته جالب این جاست که در گزارش بی بی سی از زبان دکتر لوک هانتر کارشناس استرالیایی این پروژه چنین عنوان شده است "دولت ایران آموزش مردم محلی را به خوبی انجام داده است. شما در قهوه خانه ها و خیابان های شهرها و روستاهای دور افتاده اطراف منطقه حفاظت شده کوه بافق پوسترها و اطلاعیه های آموزشی بی شماری را می بینیند."
قابل توجه است که تمام این آموزش ها توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی انجام گرفته است نه دولت ایران یا سازمان حفاظت محیط زیست. ازطرفی در قسمت دیگری از زبان وی عنوان شده است: " فکر می کنم طرح نجات یوزهای ایرانی نمونه بسیاری خوبی از درک دو دولت(دولت ایران وآمریکا) در این مورد باشد که نگذارند اختلاف های سیاسی مانع از اجرای طرح های علمی شود. آنها به این نتیجه رسیده اند که نیاز به اجرای این طرح، بزرگتر از اختلافات آنهاست."اگرچه به نظر می رسد درک متقابلی از طرف دولت آمریکا برای صدورمجوزاستفاده از ردیاب های رادیویی پیشرفته در ایران، صورت گرفته باشد اما در مورد درک جدی و نگرانی دولت ایران در مورد نسل یوزپلنگ ها ی ایرانی نمی توان خوش بین بود. گواه این امر را نیز در لایحه های ضد محیط زیستی دولت، عبور جاده از جنگل گلستان و تالاب انزلی، عبور خطوط گاز و جاده ها از مناطق حفاظت شده، نابودی جنگلها وبی تفاوتی درمقابل انقراض نسل درنای سیبری درایران، می توان یافت اما حکایت همکاری دولت یا سازمان محیط زیست نیز بازمی گردد به مدیریت سابق این سازمان که شروع کننده ی پروژه بوده است و مدیریت فعلی از حاصل آن بهره برداری می کند.
اما نگاه خبری بی بی سی به این پروژه گویا منطبق با سیاست های تنش زدایی روابط ایران و آمریکا است. چرا که تا کنون هیچ کس به این پروژه به عنوان درک متقابل و همکاری مشترک دو دولت برای نجات نسل آخرین بازماندگان یوزپلنگ آسیایی نگاه نکرده است اما امروز با شرایط سیاسی موجود ناگهان تحلیل های جدیدی پدیدار می شود. سوال اصلی این است که چرا نگارندگان این گزارش در بی بی سی چنین نقطه نظری دارند و هرگز نامی از انجمن یوزپلنگ ایرانی نبرده اند؟
پاسخ ساده است؛ زمانی که اعضای این انجمن به علت محافظ کاری و ترس از بازخواست توسط دولت از ارتباط با خبرگزاری های خارجی به شدت امتناع می کنند، درحقیقت این تصوربرای خبرنگاران خارجی به وجود می آید که این انجمن زیر مجموعه ی سازمان حفاظت محیط زیست و نام غیر دولتی فرمایشی است یا اینکه گرایش های سیاسی وابسته به دولت اعضای آن مانع پاسخ گویی آنها به خبرنگاران خارجی می شود. درحالیکه انجمن یوزپلنگ ایرانی کاملاً غیردولتی و مستقل و یکی از اجرا کنندگان پروژه است اما ترس از برخورد توسط مراجع امنیتی کشور سبب خودسانسوری تلاش های این انجمن شده است. آفتی که تقریباً گریبان گیر تمام انجمن ها ، نهادها و تشکل های غیردولتی و حتی نویسندگان، صاحب نظران و خبرنگاران مستقل شده است. درحقیقت می توان گفت خودسانسوری سلاح موثری است که دولت درکنترل و حذف نظرهای مختلف مردمی به دست آورده است.