07 January 2009

... فقط یک بار زنگ می زند

روزهای بین کریسمس و سال نو مسیحی چیزی شبیه نوروز خودمان است و به قول خودمان همه چیز تق و لق است! البته استثناهایی هم وجود دارد. دریکی از همین روزها ساعت شش صبح سرد لندن که معمولاً همه زیر لحاف پناه گرفته اند زنگ خانه ی ما زده شد. هراسان و خواب آلود درحالیکه فاصله نه چندان طولانی زیر لحاف تا در خانه را چیزی نزدیک یک سال درسرمای قطبی طی کردم و دستگیره ی آهنی یخ زده در را پایین کشیدم و سرمای کشنده صبح سرد لندن وارد راهرو شد، مردی جلوی در ایستاده بود!!
کات
زمانی که با شور و ذوق فراوان صبح روزهای گرم تابستانی فارغ از هشت ساعت مجسمه شدن روی نیمکت های مدرسه دریکی از دو شبکه تلویزیون خودمان( شبکه دو) انیمیشن ساده و جذابی انگلیسی پخش می شد:
پت پستچی...
پت پستچی با ماشین قرمز خودش و گربه ی کوچکش در شهرک کوچکی می چرخید و نامه ها و بسته های را به مقصد می رساند. این تمام داستان آن انیمیشن جذاب بود. او چنان وظیفه خود را با علاقه انجام می داد که هر بیننده ای را مجبور به دیدن این داستان تکراری می کرد. تمام ساکنین شهرک، او را می شناختند و او هم با آنها گپ و گفتگو می کرد. گاهی هم گره از مشکلات کوچک آنها باز می کرد.
کات
مردی که جلوی در بود دماغ بزرگی داشت عینکی جلوی دماغش سنگینی می کرد و یک ماشین قرمز رویال میل بریتانیا هم پشت سرش ایستاده بود. فقط پت پستچی ما، در آن هوا که توصیفش به کمال گفته شد با شلوارک ایستاده بود و به محض اینکه من در را باز کردم کریسمس را تبریک گفت، حالم را پرسید و بسته ای را تلپ به دستم داد.
آن بسته یک دوربین ناقابل جی 9 کنن بود با تمام متعلقاتش که ما چند روز پیش در آمازون سفارش داده بودیم!
پت خداحافظی کرد و رفت بدون اینکه حتی یک امضاء کوچک بگیرد یا اینکه حتی بپرسد که بسته درست است یا نه، اسم من را حتی نپرسید اما حالم را پرسید عوضش!!
کات
ماه پیش تیتر روزنامه ها خبر از احتمال اخراج 50 هزار کارمند رویال میل بریتانیا می دادند. یعنی 50 هزار پت پستچی کار خود را ازدست خواهند داد. دیگر اداره دولتی پست بریتانیا قادر به مقابله با مشکلات مالی نیست و احتمالاً رویال میل به شرکت های خصوصی مثل دی اچ ال یا تی ان تی واگذار خواهد شد.
علت؛ مردم دیگر تمایلی به تبادل نامه های کاغذی ندارند و درعوض بسته بیشتر ارسال می شود. رویال میل تجربه ای در انتقال بسته های بزرگ امانتی ندارد!!
پستچی فقط یک بار زنگ می زند!

4 comments:

Anonymous said...

yek baar? ya do bar?

Anonymous said...

nemidonam che hekmatie ke kasayi ke miran kharej hey khob minvisan . migam in havaye london ke migan mese filmayi ke az romanaye charls dikenz misazan gereftast hamoishe?

شهریار said...

che jaleb in to fekr konam davazdahomin nafari hasti ke in soal ro mikoni, rastesh mituni az 25 day be bad tu shabake bbc farsi bebini!

Anonymous said...

Nemishe edeaa koni ke doorbinet nariside hala? poolesh ro pas begiri?
faghat mahze kojkavi porsidam .
;)