کف خیابان لکه ی بزرگ خون جمع شده بود. جمعیت مردم، دور محل حادثه جزییات تصادف را مرور می کردند. هر سال همین جا، درست همین جا یک نفر زیر ماشین له می شود! باید این حادثه رخ دهد تا رانندگان به یاد بیاورند که اینجا باید سرعت شان را کم کنند. هر سال هم مسئولین تصمیم می گیرند چاره ای بیندیشند. اما دوباره همه چیز فراموش می شود تا آغاز تابستان و دوباره رانندگان در عبور از جلوی مدرسه سرعت شان را کم نمی کنند. تا اینکه باز هم اولین تصادف اتفاق بیفتد. امروز هم اتفاق افتاد، چون دوباره اول مهر بود!!!
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
Nagoo ke bache madreseyi bood!!!
bood?!!!
Mamnoon az commentet. baz ham tabrik va salam be doostemoon beresoon.
baraye nazar dadan dir nashode, gar che naghl gholet az hedayat akharesh bood.
che talkh bood..
Post a Comment