10 August 2007

چرا نمی توانیم واقعیت ها را باور کنیم؟

پرده اول:
رییس مرکز مستند سازی: این که شما می گویید یعنی چه؟
فیلمساز: یعنی اینکه اگر روند سد سازی های این طوری ادامه یابد خیلی از تالاب های ایران خشک می شوند و ازبین می روند!
رییس: یعنی شما می گوید نباید در این مملکت سدی ساخته شود؟
فیلمساز: چرا، اما باید ارزیابی زیست محیطی شود. یعنی اینکه ببینیم با ساختن این سد چه چیزهایی بدست می آوریم و چه چیزهایی از دست می دهیم!!
رییس: خب، ما که نمی توانیم زندگی کشاورزان را که به آب احتیاج دارند، فدای چند آبگیر و پرنده بکنیم. اگر سدها احداث نشوند توسعه صورت نمی گیرد.
فیلمساز: بله اما توسعه باید توسعه پایدار باشد.
رییس: ببینید بیشتر این حرف ها از خارج القاء می شوند. مثلاً آنها می گویند فلان جا یک قاشق برنزی از زیر خاک بیرون آمده است یا یک کله شیر پیدا شده است پس نباید آنجا سد ساخته شود؛ مثل همین ماجرای سد سیوند. اما چرا این افراد که برای خودشان پست مدرن می سازند، نگران گذشته ی ما هستند. چرا درکشورهای خودشان نگران گذشته نیستند و فقط ما نباید سد بسازیم تا از زیر خاک قاشق برنزی در بیاوریم؟
فیلمساز: چون آنها گذشته ندارند!
(جلسه دارد تمام می شود، فیلمساز به ماجرای سد 15 خرداد فکر می کند که میلیاردها تومان هزینه بی مصرف مانده است و به یک آبگیر بزرگ تبدیل شده است. زمانی افرادی خواستند به هر قیمتی توسعه صورت بگیرد و آب شرب شیرین برای شهر قم تامین شود اما کارشناسان گفته بودند که خاک این محل مناسب سد سازی نیست و آب آن شور و بدون مصرف خواهد شد!!!!)

پرده دوم:
محیط بان: مشکل اصلی ما این است که حتی مردم هم باور نمی کنند اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند و آب از سدهای بالا دست به تالاب نیاید بختگان کاملاً خشک می شود!!!
فیلمساز: کدام سدها؟
محیط بان: سدهایی مثل درود زن و...
فیلمساز: و...؟
محیط بان: یک لحظه نگه دارید.... اسم سد سیوند را نگوییم بهتر است. مشکل ساز است!!
فیلمساز: بسیار خب!

پرده سوم:
دامدار: نه ...نه این دریاچه هیچ وقت خشک نمی شود. بالاخره آب دارد!!
فیلمساز: مطمئن هستید؟
دامدار: بله من چهل سالمه. در این چهل سال هیچ وقت این دریاچه کاملاً خشک نشده است. حتی در سالهای خشکسالی!
فیلمساز: اما در سیستان دریاچه هامون کاملاً خشک شد.
دامدار: اونجا رو نمی دونم اما بختگان خشک نمی شود!
فیلمساز: کات

پرده چهارم:
روزنامه ی همشهری17 مرداد 1386: مرگ هزاران فلامینگو در شوره زار بختگان!!!!
http://hamshahri.org/News/?id=29569


پانوشت: عکس از روزنامه همشهری

9 comments:

Anonymous said...

شهریار جان تو اول واسه ماها توضیح بده اصلاً توسعه یعنی چی بعد تازه نوبت توسعه ی پایدار میشه. وقتی که توسعه هم معنی ساخت سد بشه نه چیز دیگه خب چه انتظاری دیگه ای داری؟
پانوشت:
راستی همه چیز روبه راهه؟ چیزی دیگه نمونده ها

safzav said...

خیلی مطلب خوبی بود ...
اوضاع قمر در عقربیه ...

Anonymous said...

1. osoolan sardaran sazandegiye ma hame eshghe sad hastan!
2. zayande rood dar arze ye sal tabdil shod be mahal footbal bacheha.
3. ma hamishe dar hal felan ke ab hast farda ham khoda bozorge be sar mibarim.
4. mordim bas ke hers khordim.
5. tarahi postet jaleb bood.

Unknown said...

agha age ghol bedim vagheiatharo dige ghabool konim up mikoni? ;)

Syamak Moattari said...

Font-e farsi Nadaram inja, Mamnoon ke Sar Zadi. Dar Tamas Khahim Bood

Anonymous said...

li li li li li li li li li li li li li li li li li li li li li li li li l il il i li li li li l il i li li li li li li l i li :D

Anonymous said...

age vagheiat haro ghabool mikardim ke zan nemigereftim ;)
agha mobarakeeeeee

Anonymous said...

tabrik

Anonymous said...

bi janbe hala ye zan gerefti dige up nemikoniaaa... age 2 ta gerefte boodi labod weblog ro tatil mikardi... zanetam az khdoet tanbal tar.. baba binivis digeee.... ma ke cherto pert minvisim har 3-4 rooz ye bar up mikonim to ke ye do kaloom harfe hesab mizani chera up nemikoni? chi? cherto pert goftan ke rahate? na jane man hamino mikhasti begi na? ;o) shado salamat bashi shadoomad.. rasti ozaye pa takhti por ronagh bood? :D yeki nist bege bache be to che :D