01 April 2008

اندر حکایات گره

حقیقتش را بخواهید گره در زندگی گاهی نقش حیاتی بازی می کند. تصورش را بکنید وقتی تلاش می کنید گره بند کفشتان را باز کنید و صاحب خانه جلوی در، تک تک حرکاتتان را با دقت نظارت می کند و هرچه تلاش می کنید این گره بند کفشتان باز نمی شود که نمی شود! حالا دیگر تعارفات معلوم تک کشیده است و همه در سکوت شما را نگاه می کنند. بازهم تلاش می کنید و با یک لبخند خشک شده مصنوعی به چهره پرمعنی صاحب خانه نگاهی می کنید و ....
اما موقعیت های طلایی دیگری نیز وجود دارد. وقتی در ارتفاع سه هزارمتری کوه، باران شدید تمام زندگیتان را خیس کرده است و با مصیب چادری به پا می کنید تا سریعتر مثل موش آب کشیده به داخل لانه یتان بخزید اما باید این کفش های گلی را دربیاورید تا داخل چادر را به گند نکشید! اما حالا مگر این گره لعنتی باز می شود!
کوه است و طبیعت خدا! هرچه به دهانتان می آید نثار این گره می کنید اما بی خودی دهانتان را نجس نکنید. باز نمی شود!! در این شرایط مطمئن باشید براحتی پاهایتان تا دهانتان می رسد. از دندانهایتان هم کمک می گیرید. اما گره از خر شیطان پیاده بشو نیست که نیست. پس چه کار می کنید؟ خر شیطان را داخل چادر می برید و همه جا را به گند می کشید؟ نه، در سال نوع آوری و شکوفایی یک راه حل خلاقانه به شما پیشنهاد می کنم. خر شیطان را بیرون از چادر بگذارید و داخل چادر به راحتی دراز بکشید. بگذارید کفشهایتان هر چقدر می خواهد آب بخورد. اگر کقش کوهتان گرتکس نیست به پزشک مراجعه کنید!!
مردم تهران هر لحظه با یک گره روبرو هستند. کافی است در یک خیابان رانندگی کنید تا معنی گره را بفهمید و دیگر نگران گره بند کفشتان نباشید. اما مهمترین گره، گره همین روز یعنی سیزده به در است. خیلی مواظب باشید. موقع گره زدن دقت کنید. یکهو شوخی شوخی گره می زنید بدبخت و بچاره می شوید ها. این گره درست مثل گره طناب دار است که اگر می خواهید نمایش خودکشی بدهید باید دقت کنید جو گیر نشوید که خیلی سفت گره بزنید. آن بالا ممکن است دیگر کسی به دادتان نرسد!!!

پانوشت: 1- گرتکس نوعی پارچه که گفته می شود ضد آب است. اما در ایران گاهی این معنی صادق نیست.
2- بعضی ها آنقدر گره زدن را دوست دارند چهارده به در هم می گیرند. هه هه هه ....

5 comments:

Anonymous said...

na inke didam to cheghad az gereh zadan badet miad!!! oonam gereh az no'e mahboobeyish... ;o)
ta ahmad nayoomade man beram :D

Anonymous said...

eyyyyy vallll.
avalan ke shoma che sabze ro gere bezanid che nazanid kafshetoonam boot-e fazanavardi ham ke bashe gir miyoftid dadash. in khare sheytooniye ke dare khune hame mikhabe!
va am andar hekayat e jenab Gerebakht e 4dah darbedar:
ishoon moghe salam aleyke voroodi dargire baz kardane gereh mishod. va be mahz movafaghiyat nafase rahat mikeshid ke akheysh baraye moghe khodahafezi rahatam!
khob ma ham migoftim pas matal chi hasti? khosh oomadi:)

Anonymous said...

eibe gereh jomle begofti honarash niz begoo. balaye hamoon kooh bazi gereh ha hastan ke joone kheili ha ro nejat dadan mesle gereh haei ke baraye koohnavardie herfe ei behesh ehtiaj dari. vali oon sabzeye bichare ke gereh zade mishe ta jore bakhte gereh khordeye mellat ro bekeshe ro nemidoonam chi dar moredesh begam. sabzehaye bichare!

شهریار said...

salam dustan!
man dar safare kharej az keshvar hastam. age up nakardam gir nadid lotfan!

Anonymous said...

با اهدا سلام

باستحضار میرسانم

در آخرین جلسه هیات مدیره مرکز صلح ومحیط زیست قرار شد روز دوم اردیبهشت سال ۸۷نشستی باحضور وب نویسان محیط زیست برگزار کنیم .


قطعا آشنایی متقابل وبلاگ نویسان فرهیخته و عزیزی که با علاقه خود به بیان مطالب محیط زیست می پردازند،می تواند فرصت مناسبی برای آشنایی حقیقی آشنایان در فضای مجازی باشد!

از آنجاییکه روز زمین پاک نزدیکترین مناسبت محیط زیستی بود برای زمان برگزاری انتخاب شد .

بدینوسیله از آن نگارنده فرهیخته ومدیر وبلاگ متواضعانه تقاضا می کنم در این هم اندیشی شرکت فرمایید.



سخنران افتتاحیه :سرکار خانم دکتر معصومه ابتکار رییس مرکز صلح ومحیط زیست

زمان : دوم اردیبهشت سال۱۳۸۷ ساعت ۱۵ الی ۱۸

مکان :سالن همایش ستاد کارآفرینی شهر تهران

واقع در : شهرک قدس فاز ۶ ایوانک غرب نبش گل افشان جنوبی

با احترام

سید محمد مجابی