11 July 2007

دلشدگان


نقد فیلم ساز مخالف ساخته ی مجتبی میرتهماسب فیلمی که هرگز نمایش داده نشده بود!

(( یک درجه محدودیت خلاقیت می آورد ولی دو درجه مرگ است))
سایت تهران 360 و تهران اونیو با ابتکارجالبی مسابقه ی برای گروه های زیرزمینی موسیقی راک برگزار می کنند. با کمال تعجب 21 گروه موسیقی راک زیرزمینی اعلام موجودیت می کنند!
گوشه هایی از کنسرت پاپ گروه رومی در فضای باز فرهنگسرای سرو را می بینیم، در حالیکه تماشاچیان بی احساس با چهره هایی درهم کنسرت را تماشا می کنند. ناگهان پسری به هیجان می آید و مقابل صحنه اجرا، شروع به کف زدن می کند. بلافاصله او را از آنجا خارج می کنند!!! فردای آن روز کنسرت تعطیل می شود. با یک حرکت کرین قفل بزرگی را بر در آمفی تئاتر می بینم. اعضاء گروه رومی ضمن غرزدن وسایل خود را جمع آوری می کنند. درامپیست گروه مردی جا افتاده با موهای سفید: از تعطیلی کنسرت ابراز تعجب می کند و می گوید اگر یک دستش را قطع کنند با دست دیگرش درامپ می زند. اگر دودستتش را قطع کنند با دهانش خواهد زد!!!!
فیلم ساز مخالف، گروه های موسیقی زیرزمینی راک در تهران را به خوبی سوژه خود قرار داده است و به قول میرتهماسب پس از چهار سال پرسه زنی در گروه های موسیقی ایران این تصاویر به دست آمده است.
اگرچه فلوکردن تصاویر در شروع معرفی این گروه ها کمی تصنعی به نظر می رسد اما گفتگو ها و تصاویر این گروه ها چنان با دقت جمع آوری شده است که شخصیت پردازی اعضای این گروه ها به خوبی انجام می شود. ساز مخالف با تعقیب گروه اول، دوم و سوم منتخب مسابقه اینترنتی گروه های راک، به خوبی بیننده را با دنیای عحیب این جوانان آشنا می کند.
محل تمرین این گروه ها در اتاق های شخصی کوچک و زیرزمین ها است. شاید به همین دلیل وارد شدن بوم صدابرداری در کادر یا دیده شدن سایه بوم و دوربین بسیار عادی است. این ستارگان گمنام راک ایران، جوانان مجنونی هستند که هیچ عاشقی به صداقت و وفاداری در عشق مانند آنها وجود ندارد! اکثراً جوان، با ظاهر ستارگان راک غربی، لباسهای ساده و خندان!
عشق به موسیقی انرژی و انگیزه آنان را می سازد و خبری از مواد مخدرتحریک کننده مانند راک نوازان غربی نیست.
گروه اول با یک شعر ساده و طنزآمیز معرفی می شود:
هی پشه چی می خوای از جون من
هی می مکی از خون من.
وز میری این ور وز میری اون ور
چی می خوای از جون من؟!؟
گیتار برقی، درامپ، پیانو اینها همه شعر را به تعالی می رسانند! اکثریت این گروه را به عنوان بهترین انتخاب کرده است.
گروه 127 شعرهای انگلیسی را انتخاب کرده است. چرا که معتقدند خواندن به سبک و مضامین غربی با زبان فارسی یک نوع فریب خودمان است!!!
امرتات گروه سوم است . گروهی که شعرهایی با مضامین اجتماعی می خواند با انگیزه و فضای مشابه!
برعکس ستارگان راک غربی که بیشتر بصورت لوانگل (Low Angle)تصویربرداری می شوند تا شکوه آنان بیشتر شود، تصویربرداری از این ستارگان گمنام بیشتر های انگل (High Angle)است. البته استثنا نیز وجود دارد تصاویر تعریف رویاهای یکی از این راک نوازها درحالیکه تعریف می کند اگر پول داشته باشد چه می کند! او روی مبل لم داده است و با ناباوری می گوید سازش را عوض می کند خیلی کارها باید بکند!!! دوربین در این لحظات لو انگل است اما برای مدتی کوتاه!
همه ی آنها خندان هستند اما وقتی از آینده سئوال می شود. عجز کامل در چهر ه ها و حرکاتشان مشهود می شود:
من نمی خوام در آینده توی جوب خیابون بخوابم! اما اگه این جوری ادامه پیدا کن شاید این اتفاق بیفته!!
اگه اینجا ما بعد از تمرین ها به آینده مون فکر کنیم مطمئناً شبه خوبی نخواهیم داشت!
یک درجه محدودیت خلاقیت می آره اما دو درجه مرگه!
برگزار کنندگان مسابقه تصمیم می گیرند برای معرفی این سه گروه، در تالار فارابی کنسرتی ترتیب بدهند. کنسرتی که فقط برای دانشجویان اجرا شود. برای دریافت مجوز کنسرت مجبور می شوند به جای اسم ((کنسرت راک)) از ((همایش موسیقی راک)) استفاده کنند! تمرین ها شروع می شود! تبلیغات و فروش بلیت، چاپ پوستر همایش! رویای اجرای کنسرت که آرمان هر نوازنده ای است به واقعیت نزدیک می شود. سه روز مانده به کنسرت این سه گروه دعوت می شوند تا توضیحاتی داده شود. ستارگان از زیرزمین ها بیرون می آیند. بابک چمن آرا( تهیه کننده موسیقی) : می خوام حرفی به شما بزنم که در حرفه ی ما خیلی عادی شده! متاسفانه با برگزاری کنسرت دیروز مخالفت شد!
پن روی چهره های شوکه شده اعضای سه گروه و شکایت های بعضی از آنها و سرانجام همه چیز به مزاح و شوخی تغییر می کند. یکی از آنها می گوید: نباید مایوس شوند و تمرین هایشان را بیشتر کنند. نفر دیگری اعتراض می کند: تو مثل ما مشکل مالی نداری.
- من ندارم که باید اجاره خونه بدم؟ زن و بچه ام رو نون بدم!!
فردی از پیشنهاد شبکه بی بی سی برای برگزاری همین کنسرت در دبی خبر می دهد. اما برگزار کنندگان هشدار می دهند اگر می خواهند روزی در ایران کار کنند و کنسرت بدهند بهتر است در قبول این پیشنهاد محافظه کار باشند. آنها آینده مبهم در کشورشان را انتخاب می کنند و دنیای شخصی و زیرزمینی آنها دوباره شروع می شود!!! بچه های گروه اول خارج می شوند. سازه ها بر دوش شان است. دور هم سیگار می کشند. با هم شوخی می کنند و برای تمرین راهی زیرزمین شان می شوند!
تیراژ پایانی با پخش موسیقی این سه گروه شروع می شود و برای اولین بار صدای موسیقی شان در یک جمع شنیده می شود!!

1 comment:

Anonymous said...

arzam be hozooret BBC e farsi hafteye pish ye barnameye mofasal dar morede music haye zir zamaini too iran dashte ke albate bishtar rap bood na rock... fek konam in songi ham ke to gozashti ba tavajoh be matne sher bayad RAP bashe na Rock.
dar morede footabll ham bazi e ghashangi bood ke nahayatan dar zarabate penalty be soode brazil tamoom shod... delatam besooze :D