01 May 2008

محمد علی شاه وارد می شود

گفته می شود گروهی از هموطنان عزیز که شرق زده شده اند (وقتی غرب زده داریم لابد شرق زده هم داریم) و براساس تعالیم بودایی و این حرف ها به تناسخ اعتقاد راسخی پیداکرده اند. مصرانه براین باور هستند که روح محمد علی شاه قجر(قاجار) اکنون حلول پیدا کرده است و درمیان ما است. اما اینکه کجا و چه کسی و چطور هنوز کسی چیزی نمی داند!
براساس نظرات این عده، شاه قجر(یعنی روح شاه قجر) آمده است تا کارناتمام خود را به پایان برساند. (منظور همان توپ و مجلس و موضوعات مربوطه است)
این بار هم او از دوستان روس استفاده خواهد کرد. اگرچه روس ها کمی بد قلق شده اند اما او معتقد است با وجود دلارهای نفتی هر روسی را به هر کاری می توان واداشت. درزمان حیات ایشان که اصلاً نفتی نبود و دلاری درکارنبود آن گونه دوستی خود را ثابت کردند چه بماند حالا! البته مشکل این است که روح خدمتکار سلطنتی نیز باید حلول کند تا تتمه خزانه ی ممکلتی که امروزی ها صندوق ذخیره ی ارزی می گویند، خوب جارو شود تا شاید دلاری نصیب آن حضرت گردد. (براساس شایعاتی دیگر چیزی در این خزانه باقی نمانده است!) اگرهم نبود فدای سر بزرگان. قباله ی چند تکه جزیره ی بی مصرف در این خلیج فرس را پیشکش می کنند به برادران عرب، یک مجلس که نه صد مجلس را به توپ می بندند.
گفته می شود شاه قجر چنان عزم راسخ کرده است که این بار مجلس را به گنده خواهد بست نه به توپ! تا درس عبرتی باشد برای آن عده رعیتی که خود را لوس کرده گاه به گاه پای صندوق رای می روند برای خود نماینده انتخاب می کنند.
آن حضرت فرموده اند:
مگردربار مرده است که این پدر سوخته ها برای خودشان آدم انتخاب می کنند. اصلاً رعیت را چه به این کارها. ما چند نفری از نزدیکان را گماشته ایم اراده ی ملوکانه را اجرا کنند. این وکلای مجلس خاک بر سرهم دلشان خوش باشد چند قرانی مواجب می دهیم گاهی افاضاتی هم بکنند، باب خالی نبودن عریضه. (با توجه به قران آن زمان می شود چند صد میلیون تومان این زمان) هر مزخرفی هم خواستند مکتوب کنند، اراده ما حکم آخر است. ما که هاله ی خداوندیم (در متون قدیم سایه نوشته شده است) بهترخوب و بد این رعیت را می دانیم یا چندتایی خان زاده تازه به دوران رسیده که خود را وکیل الرعایا می دانند، پدرسوخته ها؟!؟ (نویسنده بی گناه است آن حضرت فرموده اند)
اراده کنیم قشون انگلیس را هم کت بسته لباس جنگی درمی آوریم با کت وشلوار مسخره فرنگی و گل و هدایا به کشورشان حواله می کنیم! به گور پدرش خندیده است!!! ( این نمی دانیم از کجا آمده است – نویسنده)
والسلام

2 comments:

Anonymous said...

mesle inke indafe man zoodtar az behnam residam. chi shode lare farhangi ro gozashti kenar be kare siasi roo ovordi? be nazare man ke kasi ke ede'aye hokoomat bar donya ro be jaye rzasate ghoveye mojrieye ye keshvar dare bishtar be nader shah mikhore har chand ke nader la aghal ye zare aghl too saresh bood. yeki nist bege mar ra be kheire to omid nist shar maresan!

Anonymous said...

از خواندن نوشته هایتان لذت می برم! موفق باشید.د