یکی از دوستان در پست مربوط به فیلم چند کیلو خرما برای مراسم تدفین معنی میزانسن را پرسیده بود بنابراین من عیناً تعریف میزانسن در کتاب هنر سینما نوشته ی دیوید بوردول و کریستین تامسون را در زیر نوشته ام:
در زبان فرانسه میزانسن یعنی ((به صحنه آوردن یک کنش)) و اولین بار به کارگردانی نمایشنامه اطلاق شد. نظریه پردازان سینما، که این اصطلاح را به کارگردانی فیلم هم تعمیم داده اند، آن را برای تاکید برکنترل کارگردان بر آنچه که در قاب فیلم دیده می شود به کار می برند. همچنانکه از اصلیت تئاتری این اصطلاح برمی آید، میزانسن شامل آن جنبه هایی است که با هنر تئاتر تداخل می کنند: صحنه آرایی، نورپردازی، لباس، و رفتار بازیگران. کارگردان فیلم با کنترل میزانسن رویدادی را برای دوربین به روی صحنه می برد.
در زبان فرانسه میزانسن یعنی ((به صحنه آوردن یک کنش)) و اولین بار به کارگردانی نمایشنامه اطلاق شد. نظریه پردازان سینما، که این اصطلاح را به کارگردانی فیلم هم تعمیم داده اند، آن را برای تاکید برکنترل کارگردان بر آنچه که در قاب فیلم دیده می شود به کار می برند. همچنانکه از اصلیت تئاتری این اصطلاح برمی آید، میزانسن شامل آن جنبه هایی است که با هنر تئاتر تداخل می کنند: صحنه آرایی، نورپردازی، لباس، و رفتار بازیگران. کارگردان فیلم با کنترل میزانسن رویدادی را برای دوربین به روی صحنه می برد.
1 comment:
daste shoma bi bala...
merci , roshane roshan shodam..
rasti be nazaret too zendegie mamoolimoon, maha khodemoon cheghadar too mizansen tasir gozarim?
Post a Comment